وطی به شبهه
در این مقاله با وطی به شبهه، تعریف وطی به شبهه، نسب ناشی از وطی به شبهه، اقسام شبهه در وطی به شبهه و عده وطی به شبهه آشنا شوید.
در صورت هرگونه سوال راجع به وطی به شبهه می توانید با وکلای پایه یک دادگستری موسسه حقوقی دادپویان به صورت تلفنی یا حضوری مشاوره حقوقی داشته باشید.
رزرو آنلاین وقت مشاوره
گاهی تصور اشتباه زن یا مرد سبب می شود که رابطه جنسی میان آنها واقع شده در حالی که به لحاظ شرعی یا قانونی رابطه جنسی میان آنها ممنوع یا باطل است. مثلا مرد بدون اطلاع از عده زن با وی ازدواج کند که در حکم ازدواج با زن شوهردار است، یا به این تصور که عقد نکاح میان آنها صحیح بوده است رابطه زناشویی رخ دهد در حالیکه عقد باطل بوده است. چنین امری در اصطلاح تحت عنوان وطی به شبهه یا نکاح به شبهه شناخته شده است و در قانون و فقه احکام مهمی در خصوص آن مترتب است.
تعریف وطی به شبهه
منظور از وطی به شبهه این است که مرد با زنی که به او حرام است با جهل به این حرمت نزدیکی کند که در این صورت، مشهور فقها این مسأله را از موارد فراش دانسته و به نکاح صحیح ملحق کرده اند، بنابراین اگر ولدی به دنیا آید، به واطی به شبهه ملحق می شود و نفی ولد، بر او جایز نیست.
نسب ناشی از وطی به شبهه
البته شبهه در وطی به شبهه ممکن است از طرف زن باشد و یا اینکه از سوی مرد بوده باشد. به هر حال، بر اساس ماده 1166 قانون مدنی، هرگاه به واسطه وجود مانعی، نکاح ابوین طفل باطل باشد، نسبت طفل به هر یک ابوین که جاهل بر وجود مانع بوده مشروع و نسبت به دیگری نامشروع خواهد بود. در این صورت جهل هر دو، نسب طفل به هر دو مشروع است.
اقسام شبهه در وطی به شبهه
به طور کلی، در وطی به شبهه ممکن است دو نوع شبهه یا اشتباه به وجود آمده باشد.
نخست، شبهه حکمی است که عبارت است از اشتباه در قانون. هرگاه کسی بر اثر جهل به قانون با شخصی که همسر قانونی او نیست نزدیکی کند به این تصور که رابطه زوجیت میان آنها وجود دارد، این اشتباه شبهه حکمی نامیده می شود. مثلا مردی با زنی که در عده طلاق یا عده وفات است ازدواج کند، با این تصور که چنین ازدواجی قانونا بلامانع است.
دوم، شبهه موضوعی است که عبارت است از اشتباه در موضوع حکم و نه خود حکم. مثلا: مرد می داند که ازدواج با زنی که در عده دیگری است ممنوع و باطل است. لکن با زنی که در ایام عده است ازدواج می کند به این تصور که عده او سپری شده است، یا فرضا مردی به جای اینکه با زوجه خود نزدیکی کند اشتباها با زن دیگری رابطه جنسی برقرار نماید.
عده وطی به شبهه
مساله 1ـ زنی که با او نزدیکی شده است به شبهه، باید عده نگهدارد، چه شوهردار باشد یا نباشد و چه زن و مرد هر دو در اشتباه باشند و چه مرد فقط، و احتیاط واجب عده نگاه داشتن است در صورتی که زن فقط در اشتباه بوده.
مساله 2ـ عده از برای کسی که با او زنا شده است نیست، چه از زنا آبستن شده باشد یا نه.
مساله 3ـ عدۀ نزدیکی به شبهه مثل عدۀ طلاق است به تفصیلی که گفته شد.
مساله 4ـ زنانی که عده ندارند در طلاق مثل یائسه و غیر آن، در اینجا نیز عده ندارند.
مساله 5ـ مرد در مدت عدۀ زن خودش که با او به طور اشتباه نزدیکی شده نمی تواند با او نزدیکی کند، و امّا دیگر از بهره های زن و شوهری را می تواند بردارد مثل بوسه و غیر آن.
مساله 6ـ نفقه این زن در حال عده با شوهرش هست چه استمتاعات بر او جائز باشد و چه نباشد.
مساله 7ـ مردی که با زنی به اشتباه نزدیکی کرده است می تواند او را در این عده به زنی بگیرد، اگر مانع دیگری نداشته باشد، لکن مردان دیگر نمی توانند او را بگیرند.
مساله 8ـ زنی را که طلاق دادند به طلاق رجعی ،و آن طلاقی است که شوهر می تواند در عده زن را به نکاح اول خود برگرداند، در حکم زن است، مادامی که در عده است باید مرد نفقه و کسوۀ او را بدهد و مرد و زن از هم ارث می برند و خواهر این زن بر مرد حرام است و کفن زن بر مرد است و زکات فطره اش با مرد است.
مساله 9ـ زنی که به طلاق بائن از مرد جدا شد هیچ یک از احکام زوجیت را ندارد، چه در عده و چه در غیر عده.
مساله 10ـ در طلاق بائن که گفته شد حکم زوجیت را ندارد، اگر زن از مرد آبستن باشد تا نزائیده از مرد حق نفقه و کسوه و محل سکونت دارد.
مساله 11ـ در طلاق بائن و رجعی اگر مرد در حال مرض طلاق بدهد زن خود را و از وقت طلاق تا یک سال به همان مرض بمیرد زن از او ارث می برد، و امّا اگر بعد از سال بمیرد اگرچه به نصف روز یا کمتر، ارث از او نمی برد.
مساله 12ـ ارث بردن زن در مسالۀ یازدهم سه شرط دارد:
اول: آن که بعد از گذشتن عده شوهر نکند.
دوم: آنکه مرد از این مرض که در آن طلاق داده خوب نشود، پس اگر خوب شد و باز مریض شد و مرد زن از او ارث نمی برد، بلی در طلاق رجعی اگر در زمان عده بمیرد ارث می برد.
سوم: آن که طلاق به خواهش زن واقع نشود، پس در طلاق خلع که به خواهش زن است و در طلاق مبارات که با التماس هر دوی آن ها است ارث نمی برد.
در احکام رجوع
آن عبارت است ازبرگرداندن زن در زمان عده به زوجیت پیش، پس در طلاق بائن رجوع نمی تواند بکند و بعد از عده نیز رجوع نمی تواند بکند.
مساله 1ـ رجوع واقع می شود به هر لفظی که دلالت کند بر واقع کردن آن، چه عربی و چه غیر عربی، مثل اینکه بگوید رجوع کردم یا برگرداندم تو را به زنی خودم، و هر چه مفید آن باشد.
مساله 2ـ با هر عملی که مرد با زن انجام دهد که آن عمل به غیر شوهر جائز نیست مثل نزدیکی کردن و بوسه نمودن و دست مالی نمودن به شهوت، رجوع واقع می شود.
مساله 3ـ لازم نیست اول رجوع کند بعد این اعمال را انجام دهد، بلکه این اعمال جائز است بی قصد رجوع و به هر یک از آنها رجوع واقع می شود، گرچه قصد رجوع نکند، بلکه بعید نیست که در خصوص نزدیکی حتی با قصد رجوع نکردن نیز رجوع واقع شود، ولی در غیر نزدیکی محل تامل است.
مساله 4ـ اگر این اعمال از آدم خواب یا غافل و یا کسانی که قصد رجوع ندارند واقع شود، رجوع حساب نمی شود.
پیشنهاد ما به شما قبل از هر اقدام حقوقی یا کیفری، مشاوره رایگان با وکلای پایه یک دادگستری است که تا قبل از گرفتار شدن در دام حقوقی یا کیفری، بتوانید راه حل مناسبی را پیدا کنید. بهترین گزینه برای مشاوره حقوقی وکیل آنلاین است.
بدون دیدگاه