اقرار به نسب

اقرار به نسب

در این مقاله با اقرار به نسب، شرایط اقرار به نسب، اثبات و انکار اقرار به نسب، تصدیق نسب توسط خود شخص، آثار اقرار کردن به نسب، امکان پذیر بودن تحقق نسب، احکام نسب مشروع یا قانونی، احکام نسب ناشی از شبهه، احکام نسب ناشی از زنا و احکام نسب ناشی از تلقیح مصنوعی آشنا شوید.

در صورت هرگونه سوال راجع به اقرار به نسب می توانید با وکلای پایه یک دادگستری موسسه حقوقی دادپویان به صورت تلفنی یا حضوری مشاوره حقوقی داشته باشید.

رزرو آنلاین وقت مشاوره

با انتخاب وکیل برگزیده دادپویان با بهترین وکیل پایه یک متناسب با موضوع خود مشاوره بگیرید.
دادپویان

اقرار به نسب چیست؟

اقرار که عبارت است از اخبار به حقی برای غیر به ضرر خود، با توجه به آن که در آن، شخص اقرار به ضرر خود می کند، در بین دلایل اثبات دعوی، قوی ترین آنها دانسته شده است. با توجه به تشابه اسمی اقرار به نسب با اقرار، در نگاه اول، اقرار به نسب ممکن است از جمله اقرار دانسته شود، حال آن که اقرار به نسب با اقرار در مفهوم خاص آن دارای تفاوت های اساسی بوده تا آنجا که به نظر می آید نام گذاری آن به عنوان اقرار، در اقرار به نسب فرزندی، میت و مجنون بیشتر از روی تسامح باشد.

اقرار به نسب از سوی فقها و به تبع آن ها از سوی قانون مدنی یکی از دلایل اثبات نسب دانسته شده است. با توجه به آثار مهم نسب که عبارتند از: حرمت نکاح، توارث، نفقه، حضانت و ولایت و نیز ظهور دلایل جدید اثبات نسب همچنون آزمایش دی ان ای، بررسی جایگاه و ارزش اثباتی اقرار به نسب، نسبت به سایر دلایل اثبات نسب از اهمیت ویژه ای برخوردار گشته است.

شرایط اقرار به نسب

اگر فردی به نسب فرزندی ادعا کند و دارای شرایط زیر باشد، دیگر به مدرک دیگری برای اثبات نسب نیاز نخواهد بود و همین اقرار حجت خواهد بود.

شرایط صحیح آن، باید شامل موارد زیر باشد تا بتوان به آن اعتنا کرد:

  • اقرار در حالت عادی ممکن باشد.
  • با شرع مخالفتی نداشته باشد.
  • در اقرار تعارضی نباشد.
  • بتوان درستی اقرار را تایید کرد.

اقرار در حالت عادی ممکن باشد: در اقرار باید طبق عادت امکان آن وجود داشته باشد مثلا: فرزندی که به نسب او اقرار می شود، همسن یا بزرگتر از خود فرد نباشد و مردم او را به عنوان فرزند فرد دیگری نشناسند و باید آن فرزند نسب او ناشناخته و مجهول باشد.

عدم مخالفت با شرع: اقرار در موردی که فرزند از راه شرعی متولد نشده باشد، قابل قبول نیست و باید رابطه والدین قانونی و شرعی از راه نکاح بوده باشد.

در اقرار تعارض نباشد: در اقرار فردی که می خواهد نسب خود را اثبات کند نباید شخص دیگری مدعی باشد در این صورت دیگر اقرار سندیت ندارد و باید راه دیگری برای اثبات نسب پیدا گردد.

بتوان درستی آن را تایید کرد: اگر اثبات نسب برای صغیر باشد، سه شرط بالا کفایت می کند اما اگر فرزند عاقل و بزرگ باشد، جدا از سه شرط گفته شده، خود فرزند نیز باید اقرار را تایید کند.

اقرار به نسب

اثبات و انکار اقرار به نسب

در اقرار به نسب داشتن، آثاری به وجود می آید که نمی شود آنها را انکار کرد، مثل ارث بردن فرزند از پدری که به نسب او اقرار کرده است و این به طبقات بعدی فرزند یعنی نوه و نتیجه او نیز سرایت خواهد کرد.

در قانون اعلام شده است که با اقرار، نسب ثابت می شود و این تنها موردی است که قانون مدنی در مورد آن حکم خاصی داده است، طبق ماده ۱۲۷۳ قانون مدنی، اقرار زمانی صحیح است که شروطی که گفته شد در آن رعایت شده باشد.

در مواردی که اقرار کننده به نسب بخواهد نسب خود را به طفلی که دارای ارث است، ثابت کند، این مورد چون قصد طمع و تملک مال طفل است، باید اثبات نسب به جز اقرار با مدارک بیشتری اثبات گردد، در واقع به علت حجر (عدم توانایی اداره اموال خود) طفل نباید کسی از وضعیت او به نفع خودش استفاده کند، قانون در این مورد طفل را مورد حمایت قرار می دهد و آن را شرط لازم می داند اما شرط کافی نیست و در کنار دیگر مستندات به آن توجه می شود.

در این گونه اگر اقرار کننده بعد از بلوغ فرزند نسبت او را تکذیب کند، همان اثبات شده به جای خود باقی می ماند.

تصدیق نسب توسط خود شخص

بر اساس ادامه ماده 1273 قانون مدنی، شرط دوم آن است که، کسی که به نسب او اقرار شده تصدیق کند، مگر در مورد صغیری که اقرار بر فرزندی او شده. به شرط آن که منازعی در بین نباشد. بنابراین، هرگاه به نسب کسی اقرار شده باشد، این اقرار در صورتی معتبر است که مقرله یعنی کسی که به نسب او اقرار شده است، آن را تصدیق کند و آن را پذیرفته باشد. در صورت عدم تصدیق مقرله حکم به وجود رابطه نسب نخواهد شد. البته تصدیق مقرله در صورتی معتبر است که او کبیر و عاقل باشد.

آثار اقرار کردن به نسب

نسب عرفا رابطه ای است اعتباری که از پیدایش یک انسان از نطفه انسان دیگر انتزاع می شود. از نظر فقهی نسب، یک امر طبیعی است و اساس تحقق نسب و منشا اصلی الحاق طفل به شخص ذکور و اناث، همان انعقاد نطفه از دو شخص مذکور بوده است، همان چیزی که در عرف عام اجتماعات قبل و بعد ظهور اسلام به عنوان منشا نسب مطرح بوده و است. آن چه مسلم است این است که پس از ظهور اسلام، این مبنای طبیعی مورد انکار شارع مقدس قرار نگرفته است و به اصطلاح اصولی، در مورد عنوان نسب، حقیقت شرعیه ای وجود ندارد، بلکه در فقه نیز نسب به همین معنی عرفی اطلاق می گردد. منتها در یک مورد، نسب طبیعی مورد شناسایی حقوق اسلام قرار نگرفته است و آن مورد مربوط به زنا است.

از نظر حقوق، قانون مدنی ایران نیز در این مورد، از اسلام متابعت کرده و بر مقررات آن، چیزی نفیا یا اثباتا نیفزوده است. لذا به موجب ماده 1167 قانون مدنی، قانون گذار فقط زنا را مانع تحقق نسب مشروع دانسته است. بنابراین در هر مورد که زنا صادق نباشد مانعی در انتساب طفل به شخصی که از نطفه او پیدا کرده است وجود نخواهد داشت.

مواردی که در اقرار به نسب باید در نظر گرفته شود

  • اقرار عقلا علیه خودشان روا و جایز است.
  • اقرار عقلا به نفع خودشان پذیرفته نیست.
  • چه بسا اقرار عقلا به ضرر خودشان باشد ولی آن اقرار اگر در کل پذیرفته شده باشد به ضرر دیگران (ثالث) خواهد بود.

در حالت آخر اقرار شخص پذیرفته نخواهد شد.

امکان پذیر بودن تحقق نسب

بر اساس قسمت اول ماده 1273 قانون مدنی، این در صورتی صحیح است که اولا تحقق نسب بر حسب عادت و قانون ممکن باشد. بنابراین، اگر تحقق نسب بر حسب عادت ممکن نباشد، چنانچه جوان 18 ساله ای اقرار به پدری طفل 8 ساله کند، یا تحقق نسب قانونا غیر ممکن باشد، این  صحیح نیست و اثر قانونی ایجاد نمی کند. ممکن است تحقق نسب عقلا محال باشد، مانند این که جوانی 25 ساله اقرار به فرزندی فردی 20 ساله نماید. از همین رو این غیر صحیح و باطل است.

احکام نسب مشروع یا قانونی

نسب وقتی قانونی و مشروع است که در زمان انعقاد نطفه طفل، پدر و مادر طفل دارای رابطه نکاح و زوجیت صحیح اعم از نکاح دائمی یا منقطع باشد.
هر گاه نطفه شوهر با وسیله ای جز نزدیکی وارد رحم زن شود، این فرزند ملحق به صاحب نطفه و مادر طفل است.

در صورتی که نطفه طفل قبل از ازدواج منعقد گردد، و سپس آن پدر و مادر طبیعی با یکدیگر ازدواج نمایند، طفل واقعا متولد از رابطه قانونی و شرعی نیست، هر چند که در زمان زوجیت متولد شده، و او را طفل خود بدانند.

اقرار به نسب

احکام نسب ناشی از شبهه

هر گاه مردی با زنی نزدیکی کند، به تصور این که بین آن ها رابطه زوجیت وجود دارد و در واقع چنین رابطه ای وجود نداشته باشد، این عمل را نزدیکی به شبهه یا وطی به شبهه می گویند. در صورتی که فرزندی از نزدیکی به شبهه به دنیا آید، او را ولد شبهه و نسب او را نسب ناشی از شبهه می نامند.

احکام نسب ناشی از زنا

نسب ناشی از زنا زمانی است که پدر و مادر طبیعی طفل هنگام انعقاد نطفه در حال ارتکاب زنا بوده اند، و رابطه زوجیت بین آنها وجود نداشته و نسبت به هم اجنبی بوده اند.

در چنین شکلی از رابطه نامشروع طفل متولد از زنا یا به اصطلاح ولد الزنا است. در حقوق ایران نسب نامشروع به رسمیت شناخته نشده و طفل ناشی از رابطه آزاد زن و مرد، به زنا کار ملحق نمی شود.

احکام نسب ناشی از تلقیح مصنوعی

نسب وقتی ناشی از تلقیح مصنوعی است که به لحاظ ناباروری زوج یا زوجه یا هر دو و از تماس غیر جنسی و از راه دخالت متخصصین پزشکی و با به کار گیری صور مختلف تلقیح مصنوعی، طفل ایجاد شده باشد. هرگاه نطفه شوهر با وسیله ای جز نزدیکی وارد رحم زن شود و از ترکیب اسپرم شوهر با تخمک زن فرزندی پدید آید، این فرزند ملحق به صاحب نطفه و مادر طفل می باشد.

پیشنهاد ما به شما قبل از هر اقدام حقوقی یا کیفری، مشاوره رایگان با وکلای پایه یک دادگستری است که تا قبل از گرفتار شدن در دام حقوقی یا کیفری، بتوانید راه حل مناسبی را پیدا کنید. بهترین گزینه برای مشاوره حقوقی وکیل آنلاین است.

حق الوکاله مناسب

تضمین کیفیت در سریعترین زمان ممکن تا حصول نتیجه مطلوب با وکلای مجرب و متخصص
دادپویان

تیم پشتیبانی دادپویانمشاهده نوشته ها

Avatar for تیم پشتیبانی دادپویان

تیم پشتیبانی موسسه حقوقی دادپویان

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *