خیار رویت و تخلف وصف
در این مقاله با خیار رویت و تخلف وصف، شروط ایجاد خیار تخلف از وصف و تفاوت خیار تخلف وصف با خیار تخلف از شرط صفت آشنا شوید.
در صورت هرگونه سوال راجع به خیار رویت و تخلف وصف می توانید با وکلای پایه یک دادگستری موسسه حقوقی دادپویان به صورت تلفنی یا حضوری مشاوره حقوقی داشته باشید.
رزرو آنلاین وقت مشاوره
ماده ۴۱۳ قانون مدنی در خصوص خیار رویت میگوید: هر گاه یکی از متبایعین مالی را سابقا دیده و به اعتماد رویت سابق معامله کند و بعد از رویت معلوم شود که مال مزبور اوصاف سابقه را ندارد، اختیار فسخ خواهد داشت.
خیار رویت و تخلف از وصف چیست؟
خیارات در حقوق به این منظور تعریف شده اند تا در صورتی که یکی از دو طرف قرارداد در موقعیتی قرار گرفت که قرارداد به ضرر او بود، بتواند از حق فسخ قرارداد استفاده کند.
یکی از انواع خیارات، خیار رویت و تخلف از وصف است. خیار رویت و تخلف از وصف در ماده 410 قانون مدنی به این ترتیب تعریف شده است : هر گاه کسی مالی را ندیده و آن را فقط به وصف بخرد بعد از دیدن اگر دارای اوصافی که ذکر شده است نباشد مختار می شود که بیع را فسخ کند یا به همان نحو که هست قبول نماید.
بنابراین وقتی کسی مالی را ندیده باشد و صرفا با توجه به اوصافی که از آن شنیده است، اقدام به خرید آن می کند ولی بعد از تحویل گرفتن کالا متوجه می شود که کالا فاقد ویژگی هایی است که درباره آن شنیده بود، هم می تواند معامله را فسخ کند و هم می تواند آن را به همان ترتیبی که هست بپذیرد و در این باره این مشتری است که تصمیم می گیرد و بعد از رویت معلوم شود که مال مزبور اوصاف سابقه را ندارد، اختیار فسخ خواهد داشت.
شروط ایجاد خیار تخلف از وصف
- خریدار نباید مورد معامله را دیده باشد، زیرا اگر مال را دیده باشد از ویژگی های آن آگاه می شود و اگر تردیدی در این باره داشته باشد می تواند اوصاف مورد نظر خود را در عقد شرط کند.
- باید مال را به وصف خریداری کند، به عبارت دیگر چون کالا را ندیده و کالا غایب میباشد، با ذکر اوصاف در عقد مال را مشخص می کنند. ذکر کردن اوصاف مبیعی که در هنگام تراضی حاضر نیست، برای رفع ابهام از آن ضروری است. از این نظر شباهت به بیع کلی دارد زیرا در بیع کلی مصداق خارجی مال معلوم نمی باشد، و به طور کلی معامله می شود. پس برای رفع ابهام و معین شدن موضوع معامله باید اوصاف مبیع ذکر شود.
- بعد از دیدن کالا باید اوصاف مذکور، درکالا وجود نداشته باشد. عدم ذکر اوصافی که لازمه ی رفع جهالت از کالا است، باعث بطلان عقد می شود. مثلا: اگر در بیع خرید گندم ذکر نشود که فروشنده چند کیسه گندم باید تحویل مشتری بدهد، چون میزان مبیع، معین نشده است، بیع باطل است. فقدان اوصافی که باعث رغبت خریدار به انجام معامله می باشد و از اوصاف فرعی است، ایجاد خیار فسخ میکند.
- مورد معامله باید عین معین یا در حکم آن کلی در معین باشد و در معامله کلی خیار فسخ ایجاد نمی شود. مطابق ماده 414 قانون مدنی در بیع کلی خیار رویت نیست و بایع باید جنسی بدهد که مطابق با اوصاف مقرره بین طرفین باشد.
مواد مرتبط با خیار رویت و تخلف از وصف
ماده ۴۱۲ قانون مدنی: هر گاه مشتری بعضی از مبیع را دیده و بعض دیگر را به وصف یا از روی نمونه خریده باشد و آن بعض مطابق وصف یا نمونه نباشد می تواند تمام مبیع را رد کند یا تمام آن را قبول نماید.
ماده ۴۱۳ قانون مدنی: هر گاه یکی از متبایعین مالی را سابقا دیده و به اعتماد رویت سابق معامله کند و بعد از رویت معلوم شود که مال مزبور اوصاف سابقه را ندارد اختیار فسخ خواهد داشت.
تفاوت خیار تخلف وصف با خیار تخلف از شرط صفت
در خیار تخلف از شرط صفت ما از ابتدا صفتی را در قرارداد شرط می کنیم و اگر آن صفت در قرارداد وجود نداشته باشد ما حق فسخ خواهیم داشت.
اما در تخلف از وصف ما چیزی را شرط نکرده ایم فقط با اوصافی که فروشنده گفته یا چیز هایی که قبلا شما دیده اید مطابقت ندارد.
برای مثال ما خانه ای را می خریم به شرط آن که سال ساخت آن 1400 باشد اما بعد متوجه می شویم که سال ساخت خانه 1395 است در اینجا ما خیار فسخ داریم به استناد تخلف از شرط صفت.
حال اگر فروشنده برای آپارتمان مذکور اوصافی را بگوید یا قبلا خودمان آن را دیده ایم ولی حالا آن اوصاف را ندارد می توانیم فسخ کنیم به استناد تخلف از وصف.
نکته مهم این است که هر دو مورد این موارد یک اثر دارند و آن به هم زدن عقد می باشد.
پیشنهاد ما به شما قبل از هر اقدام حقوقی یا کیفری، مشاوره رایگان با وکلای پایه یک دادگستری است که تا قبل از گرفتار شدن در دام حقوقی یا کیفری، بتوانید راه حل مناسبی را پیدا کنید. بهترین گزینه برای مشاوره حقوقی وکیل آنلاین است.
بدون دیدگاه